در پی درخواست ریاست محترم جمهوری از مشائی برای تعیین كارگروهی جهت تعیین میزان خسارت وارده در جنگ جهانی دوم به ایران و تلاش برای گرفتن آن، آینده با استقبال از این پیشنهاد، مواردی تكمیلی را برای بررسی این كارگروه و بیرون كشیدن حقوق ملت ایران از حلقوم بیگانگان متجاوز مطرح كرده است.
بنا بر این گزارش در همین راستا این پرسش مطرح شده است كه آیا امكان ندارد ما در سیاست خارجی خود در این زمینه قدم های بیشتری برداریم و طلب های خود را علاوه بر متجاوزان در جنگ جهانی در موارد دیگر نیز مطالبه كنیم؟
برای مثال در سال 1134 گروهی از افاغنه از قندهار به ایران هجوم آورده و دولت صفوی را كه یكی از ثروتمندترین دولتهای آسیا بود، سرنگون كردند. این حمله كه نزدیك به یك دهه طول كشید، خسارات زیادی را به بار آورد كه تاكنون هیچ كس مطالبه خسارت نكرده است.
پیش از آن هم سلطان سلیم یاوز در سال 920 به تبریز حمله كرد و ضمن جنگ چالداران خسارات زیادی را به ایران وارد آورد. در آن جنگ بهروزه خانم همسر شاه اسماعیل اسیر شد و بسیاری از مردم ایران كشته شدند. به نظر می رسد خسارت این جنگ هم باید از دولت تركیه مطالبه شود.
از سوی دیگر اعراب در هزار و چهارصد سال پیش به ایران حمله كردند و دولت ساسانی را نابود ساختند و بسیاری از شهرهای ایران را گرفتند. البته از این بابت كه اسلام را به ما هدیه كردند، متشكریم، اما این ربطی به درخواست خسارت های ما ندارد.
البته تنها مشكلی كه این مسیر دارد این است كه اگر دیگران از ما ادعای خسارت كردند چه باید بكنیم؟
مثلا نادر شاه در سال 1151 به دهلی حمله كرد و خسارات فراوانی را به این كشور وارد كرد. اگر آنان ادعای خسارت كردند چه خواهد شد؟
آقا محمد خان قاجار هم به گرجستان حمله كرد و تفلیس را نابود ساخت. اگر گرجستانی ها ادعای خسارت كردند چه كنیم؟
ماجراهای دیگری هم اتفاق افتاد كه باید اتاق فكری در وزارت خارجه یا دفتر رئیس جمهور تشكیل شده و با استفاده از حقوقدانان راه رسیدن به یك نقطه نظر مقبول را به دست آورند.
البته در كنار این موارد مهم و تاریخی، به نظر می رسد مناسب است دولت برخی موارد جزئی و كم اهمیت نظیر همین دو سه میلیارد دلاری كه به تازگی دولت امریكا از حساب ایران بالا كشیده است را بگیرد. زیرا ممكن است این هم مشمول مرور زمان شده و غیر قابل وصول باشد.
اما آخرین مورد آن كه اگر بخواهیم در كنار خسارات جنگ جهانی دوم، اقدام ابتكاری دیگری داشته باشیم ، لازم است پای شركت نفت ایران و انگلیس را هم به میان كشیده از آغاز قرارداد نفتی تا ملی شدن آن در سال 1329 را هم محاسبه كرده انگلیس را بدهكار كنیم. با وصول این پول می توان تحت عنوان سهام عدالت، هر از چندی پنجاه تا هفتاد هزار تومان به كسانی داد كه ممكن است دو سه سال دیگر با آنها كار داشته باشیم.
اگر اصل این پیشنهادها مقبول مقامات محترم دولت افتاد، حاضریم اینها باید به نام بزرگانی چون پروفسور مولانا و جناب مشایی ثبت شود، تا انگیزه بالاتری برای اجرای آنها و خدمت رسانی بیشتر به مردم شریف به وجود آید.
0 نظرات:
نظر خود را درکادر زیر بیان نمائید