فَرَوشی های اَشَوَن مردان سرزمین ایرانی را می ستاییم
فَرَوشی های اَشَوَن زنان سرزمین ایرانی را می ستاییم
(کرده سی و یکم اوستا، یست سیزدهم)
ایرانیان باستان، جزو اولین و قدیمی ترین اقوامی بودند که جوهر انسان را الهی می دانستند. بسیار جالب است که بدانیم اولین قومی که به تعبیر قرآن مجید، اسان را به واسطه دمیده شدن نفس خداوند، به بالاترین مرتبه و یا به تعبیر مسلمین ً اشرف مخلوقات ً نامید، ایرانیان بودند. آنهم نه در ١٤٠٠ سال پیش، بلکه در ٦٠٠٠ سال قبل!
بر اساس متون قدیمی ایرانی و بخصوص کتاب اوستا، وجود انسان ناشی از گرد آمدن و همبستگی ٥ نیروی باطنی و درونی می باشد. این ٥ نیرو عبارتند از :
١- اهو (Ahu) که نیروی جنبش، حرکت و غریزه زندگی است که می توان آن را به جان ترجمه نمود. جان یا اهو با رشد جسم قدرت بیشتری پیدا نموده و با از بین رفتن جسم (مرگ)، جان نیز از بین می رود.
2- دین (Daena) که می توان آن را وجدان نامید. این نیرو در وحود هر فردی وحود داشته و به عنوان نیروی ممیزه و یا داوری، آدمی را در انتخاب راه زندگی کمک می نماید. راه خوب را نشان داده و عمل به آن را تشویق نموده و راه بد را با تمام زشتی هایش به انسان نمایانده و آن را نهی می نماید. این نیرو در انسان به ودیعه گذاشته شده و اثر آن با مرگ از بین نمی رود.
3- بوی (Baoy) به معنای نیروی درک و فهم و ادراک است. این نیرو، یاور انسان برای رشد و تعالی وی می باشد.
4- اورون (Urvan) که به معنای روان یا روح ترجمه شده است. این نیرو به عنوان سرگرست تمامی نیروهای وحود انسان، عمل می نماید. روان بر خلاف جان دارای درک و تاثر روحانی می باشد.
5- فروهر با فروشی (Fravashi) این نیروی بزرگ همان برکت و جوهره هرمزد در انسان است. این نیروی الهی است که به صورت پرتو خداوندی در انسان تجلی پدا می نماید.
اهورا مزدا در اوستا به زرتشت چنین می گوید : تو را آگاه می کنم که فرَوَشیان تا چه اندازه مقدس و نیرومندند، چون آنها همیشه در خیر و نیکی و گسترش آن در زمین پشتیبان من بودند. از نیروی آنها است که آسمان در بالا و زمین در پایین قرار گرفته است. و این چنین فروغ و روشنایی گسترش می یابد. از پرتو انوار آنان است که این نظام جهانی را برقرار نمودم، زمین را آفریدم، زمینی که رودهای پر آب در آن جاری است، دریاهای فراخ واقع شده، نباتات و گیاهان روییده، بیشه زارها به وجود آمده که در آن گله های ستوران چرا می کنند. از پرتو آن انوار مقدسه است که نطفه در رحم مادران نقش بسته و بدل به کودکانی زیبا می شود. از پرتو آن انوار است که انسان های نیک و جانداران سودمند در بسیط زیمن پیدا شده و باقی مانده اند چون هر آیینه آنها نمی بودند، نیروی اهریمنی آفریده های نیک را تباه می کرد.
بلی، این چنین جایگاه انسان به عنوان دارنده قوای فروهر و یا فروشی نزد ایرانیان ارزشمند و والا شناخته می شود.
بنا بر باور زرتشتیان، بعد از مرگ، هر کدام از این پنج نیرو به اصل خود باز می گردند. تن به خاک، جان به باد، شکل (به خورشید و روان اگر متعلق به فردی پارسا باشد به جهان مینوی و اگر متعلق به فردی ناپاک باشد، ابتدا به برزخ رفته و پس از پالایش، به جهان مینوی بر می گردد.
بسیار مشکل است که بتوان با توجه به ادبیات امروزی ما، تفاوتی را بین روان و فروهر قایل شد. فروهر را شاید بتوان تحت عنوان مرتبه ای عالی تر از روان نامید که همواره زلال بوده و هیچ ناپاکی به آن راه ندارد. فروهر نیرویی است که نه فقط به انسان تعلق دارد، بلکه در همه آفرینش خداوند دیده می شود. گل، گیاه، جانوران، اجرام آسمانی، صخره و سایر جمادات سودمند و سراسر آفرینش نیک از وجود این نیرو بهره می گیرند. مگر نه این است که این جهان، آوردگاه تقابل خیر و شر است؟ مگر نه این است که آفریده های نیک این جهان به منظور مقابله با اهریمن و اهریمن صفتان آفریده شده اند؟ پس تمامی اینان باید نشان و جلوه ای از منشاء خیر و ذات مقدس پروردگار را داشته باشند. آری چنین است نظر ایرانیان. دنیا فقط مال ما انسان ها نیست!
ماه اول ما ایرانیان نیز به افتخار این نیرو، فروردین نامیده شده است. در اوستا نیز یشتی (ستایشی) تحت عنوان فروردین یشت وجود دارد که فروهرها و نیرومندیشان در آن توصیف شده اند. با هم فرازایی از این یشت زیبا را مرور می کنیم :
ًاز پرتو آنان (فروهرها) است که خورشید به راه خود بر می گردد، ماه به راه خود بر می گردد، ستارگان به راه خود ره سپارند. ً
ً از پرتو آنان است که آب صاف روان و باد خوش وزان و ابرها باران زا و گیاهان با طراوتند. زنان آبستن دردشان تخفیف یافته و به سلامت بچه به دنیا می آورند. ً
ً فروهرها هستند که در میدان های جنگ به پیکارگران یاری می رسانند. ً
ً وظیفه مردمان است تا در دوران زندگی همواره از فروهران تیمارداری و مراقبت نمایند. ً
ً فروهران همواره مترصدند تا به کمک کسانی که آنها را ه یاری می طلبند، بشتابند. ً
ً جایگاه فروهران در آسمان است. مترصدند تا از سوی نیکان و آنانی که خوب بستایندشان طلب شوند. آنگاه از فراز آسمان با سرعت نور به زمین آمده و صفوف مرتب و انبوه دشمن را در هم شکنند و پیروزی را بهره شان سازند. ً
ً هنگامی که ایرانیان بر ضد تورانیان می جنگیدند، از فروهران گروهی انبوه با درفش های افراشته و سلاح های آخته به یاریشان شتافته و دشمن را شکست سختی دادند. ً
به موجب کتاب مینوی خرد، ستارگان بیشماری که در پهنه آسمان قرار داند، فروهرهای آفریده های خداوند هستند. هر ستاره نشان از یک فروهر دارد. اینباور، بعدها در اقوام دیگر گسترش پیدا نموده به طوریکه شنیده ایم می گویند، هر گاه شهابی را در آسمان دیدی، بدان که کسی در این لحظه از دنیا رفته است!
در ادبیات ایرانی سه فَر وجود دارد. فر ایزدی، فر پادشاهی و فر ایرانی.
فر ایزدی، مختص پروردگار یکتا می باشد. فر کیانی یا پادشاهی، مختص پادشاهان نیگوکار می باشد. این فر از هوشنگ به تهمورث، بعد به جمشید، بعد به فریدون و سایر پادشاهان پیشدادی و گیانی رسید و با پایان یافتن پادشاهی کی گشناسپ نزد خداوند باقی ماند تا در پایان این جهان به سوشیانس (عدالت پرور) رسیده و جهان را پر از عدل و داد و آرامش نماید. جالب اینجاست که فر پادشاهی از پادشاهانی گه پناه مرتکب شده و یا کفر ورزیدند جدا شده (جمشید که خود را خدا خواند و دستور خوردن گوشت گاو را داد) اما هیچ وفت به پادشاهان غاصب و مستبد (ضحاک) نرسید.
فر ایرانی نیز مختص آزادمردان و نیک مردان پارسی است.
باز جالب است بدانیم، آن حلقه روشن و زرینی که در نقاشی های دوره رونسانس بر بالای سر فرشتگان و درگذشتگان مومن دیده می شود، همان فر پادشاهی ایرانیان است!
فروهر بعد از مرگ آدمی، ارتباطش را با این دنیا و بازماندگان و قطع نمی نماید. همواره مترصد و نگران فرزندان خود بوده و از آنان حمایت می کند. چه زیبا این تعبیر را ما ایرانیان بعد از سالیان سال حفظ نموده و با آن ارج می نهیم! می دانید تنها قوم مسلمان شیعه هستیم که اعتقاد داریم صدقه دادن به نام درگذشتگان باعث آرامش روان (فروهر) آنان می شود؟ چند بار شده که به مزار عزیز از دست رفته خود رفته و آنان را به عنوان گواه برای انجام تصمیم جدید خود گرفتید؟ سفره هفت سین، مراسم قاشق زنی در چهارشنبه سوری، مراسط سیزده بدر اینها همگی تلاش هوشمندانه پدران ما برای حفظ این آیین زیبا بوده است.
فروهرها 4 نوع وظیفه کلی در این جهان دارند، یاری دادن به هرمزد برای آفرینش مخلوقات نیک جهان، نگهداری و باروری مردمان، یاری دادن به سپاهیان خیر برای مقابله با دشمنان و دفاع و پاسبانی از خانه و گاشانه مخلوقات نیک صفتان.
علاوه بر اینها، به موجب یشت سیز دهم اوستا، 99999 تن از آنان از دریای فراخکرت (دریای گیهانی ایرانزمین) محافظت نموده، 99999 تن از آنان ستاره هفت اورنگ را نگهبانی می نمایند و 99999 تن از آنان از پیکر سام گرشاسب و گرزبردار تا زمان قیام مجدد او برای از بین بردن اهریمن (ضحاک) نگهداری نموده و 99999 تن از آنان از تخمه زرتشت سپیدمان محافظت نموده تا از آن سوشیانس بوجود آید و جهان را از بی عدالتی پاک نماید. این است مرتبه بالا و والا فروهر که بعدها به صورت نماد دین زرتشتی درآمد.
این نماد، هفت رمز نمادین را دارد.
1- پیر مرد : نشان کرامت و پختگی و عالم و دانشمند بودن است.
2- دعا کردن : دست راست گیر مرد به نشانه دعا بالا رفته و در حال ستایش خداوند است.
3- حلقه دوستی و پیمان: مرد پیر در دست چپ خود، حلقه پیمان مودت و دوستی را می فشارد. این حلقه بعدها به صورت حلقه ازدواج و نشانه پیمان دوستی و اتحاد بین زن و شوهر مبادله گردید! این که می گویند رگ دست چپ یکراست به قلب می رود، یاوه گویی بیش نیست.4- سه ردیف پر در دو بال گسترده شده در طرفین وی به نشانه کردار نیک، گفتار نیک و پندار نیک است که باید در زندگی آدمی گسترده شود.
5- حلقه میانی نماد : نشانگر متناهی بودن زندگی و چرخه زمان است.
6- دو رشته آویخته شده از دایره زمان : به نشانه سپنتا مینیو (سرشت نیک) و انگره مینیو (سرشت بد) است.
7- سه ردیف پر دم پایین نماد : بیانگر کردار بد، گفتار بد و اندیشه بد است که باید زیر پای آدمی قرار گیرد.
چه زیبا درس زندگی و نیک بختی به صورت یک نماد با شکوه به ایرانیان آموخته شده است!
بیاییم افتخار کنیم که ایرانی هستیم و بنا بر آیین پدران خود، در نگهداری و حفظ فروهر وجود خود تلاش نماییم!
منابع : اوستا، گزارش جلیل دوستخواه
دانشنامه ایران باستان، تالیف هاشم رضی
هفت رمز نمادین فروهر، تالیف دکتر رحیم چاوش اکبری
0 نظرات:
نظر خود را درکادر زیر بیان نمائید