در حاشیه لنگه كفش پرانی به كروبی



ذوق زدگی مسئولان صداوسیما از پرتاب لنگه كفش منتظر الزیدی به جرج بوش موجب شد هیچ كس متوجه خاستگاه رسانه ای وی در شبكه البغدادیه نشده و به مكتب مورد علاقه ایشان توجهی نكند و امروز هم مدافعان این گروه در مكانی كه به لحاظ حضور ارباب رسانه ها و مطبوعات باید معرض نمایش اوج منطق و گفتگو باشد، با حمله فیزیكی نوع تفكر خود را آشكارا به نمایش می گذارند .



شاهدان عینی از ایفای نقش عوامل یك "خبرگذاری" مشهور و یك سایت حامی دولت در حمله كفشی به كروبی خبر می‌دهند. جالب آن كه خبرگذاری مذكور پس از خروج كروبی از نمایشگاه، در خبری اعلام كرد:قبل از حضور كروبی به وی هشدار داده شده بود كه به نمایشگاه نیاید و ناخواسته به اطلاع و برنامه ریزی عده ای برای پذیرایی! از كروبی اشاره كرد.

با این وصف مشخص می‌شود عده‌ای كه مدتی است در پوشش فعالیت رسانه‌ای مشغول به كارند، نه تنها مدافع كه گاه عامل حملات فیزیكی اند كه ناگزیر در نمایشگاه "مطبوعات" خود را بروز و ظهور دادند.

این گزارش می‌افزاید: پس از اینكه خبرنگار شبكه چپگرای البغدادیه، براساس مشی امپریالیسم ستیزی لنگه كفش خود را به سوی جرج بوش پرتاب كرد، رسانه های دولتی به خصوص صداوسیما چنان اختیار از كف دادند كه پیش از تایید عمل و رفتار یك چهره عراقی به عاقبت ماجرا توجه نكردند.



این گونه بود كه وقتی جنبش های چپ عرب و عراقی ضد ایرانی منطقه حركت وی را مورد تمجید و تحسین قرار دادند، ناگهان و بی سر و صدا خبرها، تحلیل ها و تصاویر این رفتار خبرنگار عراقی از دید مردم كنار رفت.

ریشه جنبش های چپ عربی و عراقی منطقه به حزب بعث در عراق، سوریه و مصر بر می گردد. رهبر این جنبش جمال عبدالناصر بود، كسی كه برای نخستین بار ماجرای خلیج عربی را در مبارزه با قدرت استراتژیك ایران در منطقه خاورمیانه مطرح كرد.

پس از او صدام طلایه دار چپگرایی خاورمیانه و حكومت های سرخ عربی بود، گرچه پس از جمال عبدالناصر تمایل غربی سادات به آمریكا موجب كنده شدن این كشور از بلوك شرق محبوب شوروی شد، اما عراق و سوریه همچنان در اردوگاه سرخ های عربی باقی ماندند. 



اما جالب است كه حامیان دولت كنونی هم به سوی حكومت های سرخ كمونیستی تمایل پیدا كرده اند تا چهره هایی مانند مورالس، چاوز، اورتگا، كاسترو و . . . تبدیل به سیاستمداران دمخور امروز سیاسی كشورمان شوند.

سیاستمداران كم بودند، حالا كار به الگوهای مشابه خبری و رسانه ای رسیده تا "منتظر الزیدی" الگوی تمام عیار برادران مهرورز و عدالت محور شود.

چندی پیش تحقیق مشترك ولی تصادفی و گسترده ای در مدارس دو كشور سوئد و آلمان در مورد دامنه و ریشه خشونت در نسل جوان این كشورها صورت گرفت، تا دلایل خشونت رو به گسترش در مدارس و به خصوص دبیرستان ها مورد بررسی قرار گیرد.



نتیجه این آمارها تزریق فرهنگ خشونت از فرزندان افراد مهاجر به بدنه و تربیت عمومی نسل جوان این كشورها بود.

حال جای سوال است كه وقتی فرهنگ فردی آرام و بی سر و صدای یك مهاجر این گونه می تواند تاثیر ناهنجار بر تربیت نسل آینده یك ملت بگذارد، كسانی كه داعیه دار فرهنگ، مهروزی، احترام و شعار دهان پر كن عدالت هستند، چگونه حاضرند به خاطر تفكرات شخصی خودشان جامعه را دستخوش واكنش های عصبی خود كنند؟

آیا فرزندان این افراد فردا روزی نخواهند پرسید، منتظر الزیدی برای اشغالگر كشورش لنگه كفش انداخت، اما تو برای چه كسی انداختی؟



آیا در قاموس پیروان واقعی پیامبر رحمت و علی ابن ابی طالب زخمی كردن رقیب و خاموش كردن او با هر منكر و خلافی قابل قبول است؟

به نظر می رسد كسانی كه خودشیفتگی شدیدی برای اظهار وجود و ایجاد معركه دارند، كاملا با لابی های برنامه ریز بحران در ارتباط هستند تا مردم و نخبگان كشور را از حوادث روز منحرف كرده و با ذهنیت سازی های مختلف، عوام الناس و نخبگان خفته همچنان در رویای وصل رسیدن لوله های نفت به سر سفره مردم  باشند.

تصاویر انتشار یافته توسط خبرگزاری فارس تنها تمسخر مردم جهان را برای حامیان دولتی به همراه دارد كه سینه چاكان عدالت آن، لنگه كفش بر فرق هموطن خودشان می كوبند! در حالی كه به خاطر ناتوانی امنیتی در دولت نهم و دهم، امروز یك قاچاقچی یاغی را تبدیل به مساله امنیت ملی كرده و برای پیدا كردن او باید سركتاب باز كنیم!



سر هموطن خود كفش و باتوم و چماق می كوبیم، اما حریف زیاده خواهی روسیه در تقسیم ناعادلانه ذخایر و مالكیت دریای مازندران نمی شویم كه هیچ، نام این دریای ماندگار را هم به قوم خونریز خزر كه در شمال غربی این دریا و ممالك روسیه زندگی می كردند، منصوب می كنیم!

حاضریم خون از صورت هموطن خودمان جاری شود، اما در دیپلماسی هارت و پورت نمی توانیم حق خودمان را از پروژه مشترك پارس جنوبی با قطر بگیریم و این گونه قطری ها سرمایه های مشترك این سرزمین بزرگ گازی را به تنهایی به سوی خودشان می كشند!




البته این روش معمولا خوب و پسندیده است و فقط یك استثنا دارد و آن وقتی است كه به سوی افراد همین طیف نظیر صفار هرندی كفش پرتاب شود!

به نظر می رسد قطار بی ترمز و بی فرمان دوستان مهرورز در یكی از دوربرگردان هایی كه خودشان ساخته اند، به جای حركت به بیرون دور زده و به سوی داخل حركت می كند و طبق معمول تا دوستان متوجه حركت برعكس خود بر خلاف ساعت، پیشرفت و زندگی شوند، 4 سال دوم هم گذشته است، بی اینكه اتفاق خاصی افتاده باشد.


خیلی جالب است. روزی پرتاپ كفش منتظرالزیدی نماد حركتی است شجاعانه و كاملا فرهنگی بر ضد زورگویان عالم. روزی دیگر پرتاپ كفش به سمت صفارهرندی می شود نشانه ای برای بی فرهنگی حامیان جنبش سبز. و در كمال تعجب روزی دیگر در همان رسانه ها پرتاپ كفش به روحانی باسابقه انقلابی می شود نشانه حضور مردم انقلابی و متعهد در تمام صحنه ها. خود اینها هم نمی فهمند چه می گویند! دوستانی كه می فهمند این رسانه ها چه می گویند مارا هم از این تناقضات پیچیده خلاص كنند.
براستی آیا نظام پهلوی می توانست اینچنین از روحانیت وحتی مرجعیت دربرابر مردم دنیا و بویژه جوانان نسل جدید كشور هتك حرمت كند كه ما امروزه در نظام اسلامی می كنیم؟!
خبرگذاری محترم فارس این عكسی كه با شجاعت در صفحه اول خود گذاشتی آیا آبروی نظام مقدس جمهوری اسلامی را دردنیا نمی برد؟
ضدانقلاب و سكولارها می گویند مردم ایران ،جوانان ایران ببینید حتی ماهم اینچنین به نهادها ونشانه های دینی بی حرمتی نمی كنیم كه طرفداران جمهوری اسلامی می كنند.
كار به جائی می رسد یك آدم بی دین باید برای بی حرمتی به نشانه های دینی دل بسوزاند.
یك صحبت هم با جوانان سبز دارم. اگر در راهی كه در پیش گرفتید كمی تردید سراغتان می آید حتما هر روز خبرگذاری فارس را مطالعه كنید.
مطالعه این خبرگذاری باعث می شود در راهی كه می روید ثابت قدم بشوید. خود من بخاطر اینكه هر روز خبرگذاری فارس را مطالعه می كنم در راه سبزی كه در آن قدم گذاشته ام هیچ تردیدی به خود راه نمی دهم. بنابراین بنده همه دوستانم را توصیه می كنم به مطالعه روزانه خبرگذاری فارس. بهترین دستگاه تبلیغاتی هست برای بیان حقانیت جنبش ما. 

 

درود بر جوانان سبز



ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات:

نظر خود را درکادر زیر بیان نمائید