سریال هایی که منتظرشان هستیم



اندک اندک فصل استراحت مجموعه های تلویزیونی در حال اتمام است و علاقه مندان نیز که این مدت را تحمل کردند، خودشان را برای تماشای فصل های جدید از این مجموعه های تلویزیونی آماده می کنند…
دکستر، رویای تاریک بین

۲ جایزه از گلدن گلوب و ۲۳ جایزه دیگر به همراه ۷۶ مرتبه نامزد برای کسب جایزه از موفقیت های این مجموعه تلویزیونی است. با اینکه این مجموعه تلویزیونی فوق العاده برای یک شبکه خصوصی پخش می شود اما هر قسمت از فصل ۴ آن به طور میانگین ۲٫۶ میلیون بیننده داشت.
آقای مایکل سی هال، بازیگر نقش دکستر، قبلا به نوعی سرطان به نام لنوم هاجکین مبتلا شده بود که خوشبختانه ایشان توانستند سلامتی خود را اندکی بعد به دست بیاورند تا خیلی ها را از تماشای بازی زیبایش محروم نکرده باشند…
داستان
سریال، زندگی روزانه ی دکستر مورگان را دنبال می کند. دکستر در اداره ی پلیس میامی کار می کند و وظیفه اش این است که در صحنه های جرم حاضر شود و گزارش و نظر خودش را درباره ی اتفاقی که آنجا افتاده است، ارایه کند. دکستر در محیط کارش سعی می کند آدمی عادی و به قول کویین یک “لب گیک” دیده شود و در وقت های آزادی که نصیبش می شود به ماموریت های تاریک خود برسد. ماموریت های تاریک دکستر شامل از بین بردن افرادی است که مرتکب قتل شده اند و بنا به دلایلی، مثلا در دسترس نبودن مدارک کافی، از دست قانون گریخته اند و آزادانه در جامعه زندگی می کنند و گاها به جرم و جنایت های خود ادامه می دهند…
کمربندهای تان را محکم ببندید، پخش فصل جدید (فصل پنجم) دکستر از ۲۶ سپتامبر آغاز خواهد شد. این فصل نیز ۱۲ قسمتی خواهد بود.
سوپرنچرال
مجموعه تلویزیونی موفقی که از دیدگاه من بسیار خوب توانسته با بیننده خود ارتباط برقرار کند. لوکیشن های متنوع نیز زیبایی این سریال ماورا طبیعی را دو چندان کرده است. از همه مهم تر بازی بسیار خوب جنسن اکلس و جرد پادالکی است که نمی توان به سادگی از آن گذشت. نمره ی بالای ۹٫۳ کاربران سایت metacritic و همچنین نمره ی ۹ که IMDB به سوپرنچرال داده است نیز می تواند گواهی بر این ادعا باشد.
داستان
سریال درباره ی دو برادری ست که به دلیل شرایط پیش آمده در زندگی شان مجبور به شکار انواع موجودات شیطانی می شوند که مطمنا اکثر مردم اعتقادی به وجود آنها ندارند.
در ابتدای سریال و فصل اول، مادر دین و سم وینچستر توسط شیطانی به دلایلی که در فصل سوم خواهید دید، کشته می شود و این شروعی است برای ماجراجویی پدرشان، جان. دین به مانند پدرش به “شکار” این نوع موجودات می پردازد ولی سم به علت اختلافاتی که با پدرش داشت به دانشگاه می رود و صاحب نامزدی! به نام جسی می شود. و راهش را اصطلاحا از دین و پدرش جدا می سازد ولی داستان از آنجایی آغاز می شود که دین خودش را به سم می رساند و به او اطلاع می دهد که پدرشان در جریان شکاری گم شده است…

ر فصل جدید، عزازیل دوباره باز خواهد گشت. البته نگران نباشید، دین تنها نیست. کستیل قدرت گذشته ی خودش را که به واسطه ی هبوط از دست داده بود دوباره به دست خواهد آورد. اولین قسمت از فصل جدید (ششم) سوپرنچرال جمعه ۹ شب ۲۴ سپتامبر پخش خواهد شد.
فرینج
آقای آبرامز که پیش از این لاست را ساخته بود، کارش را با داستانی متفاوت و زیبا ادامه داد. داستانی با معماهای بسیار و شگفت انگیز…
داستان
اولیویا دانم (بازیگری آنا تورو) یک افسر پلیس فدرال آمریکا در بوستون است. شعبه اف بی آی این شهر بخشی نیمه‌ سری دارد بنام اداره فرینج، که در آن مامورانی موظفند معماهای جنایی غیرمتعارف و دیگر مسایل غیر عادی را حل کنند. دانم به کمک یک نابغه علمی بازنشسته از دانشگاه هاروارد بنام پروفسور والتر بیشاپ که از اختلالات روانی رنج می‌برد (و چندین سال در حبس بوده ‌است)، و نیز پسرش پیتر بیشاپ متوجه می‌شود که منشا بسیاری از اتفاقاتی که رخ میدهد، وجود ارتباط ‌هایی با جهان‌های موازی می‌باشد… [۱]

اگر یادتان باشد، هنگامی که اولیویا به جهان موازی رفته بود طی یک درگیری با همزاد خود عوض شد. همزادی که از طرف دکتر بیشاپ جهان مجازی، ماموریت هایی داشت… اولین قسمت از فصل جدید (سوم) درباره اولیویا است که ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۰ از شبکه فاکس پخش خواهد شد.
وی؛ همیشه در صلح خواهیم بود
آنا که سر دسته ی “بازدید کننده”هاست، شطرنجی بازی خواهد کرد که تا به حال ندیده اید. او آنقدر زیرک است که می تواند نوع بشر را به راحتی فریب دهد…
داستان
سفینه های فضایی بر فراز آسمان ۲۹ شهر بزرگ جهان ظاهر می شوند. آنا، رهبر “بازدید کننده ها” در بدو ورود اظهار میکند که به دلیل نیاز به آب و مواد معدنی کره ی زمین اینجا هستند و با این پیغام که همیشه در صلح خواهند بود حضور خودشان را برای مردم متعجبی که هراسان ورود آنها را در سرتاسر جهان مشاهده می کنند، توجیه میکند. کم کم با گذشت سریال خواهید دید که “بازدیدکننده ها” برخلاف آنچه که ادعا میکنند اهداف دیگری در سر دارند…

دیگر تجربه ها…
فلش فروارد
: خیلی خوب کار خودش را آغاز کرد اما قسمت به قسمت ضعیف تر می شد به طوری که در انتهای فصل اول، ۸ میلیون بیننده را از انتخاب این سریال پشیمان کرد! بازی مبتدیانه ی بعضی از بازیگران نیز در اواسط سریال کاملا مشهود بود. نتیجه ی کار این شد که به علت ریتینگ های ضعیف، شبکه ی ABC تصمیم گرفت فلش فروارد را تعطیل کند.
اشخاص ناشناخته: زمانیکه متوجه شدم Christopher McQuarrie این سریال را ساخته است بدون تردید تماشای سریال را آغاز کردم. آقای Christopher McQuarrie سازنده فیلم های مظنونین همیشگی و والکری است. سریال با یک ایده ی فوق العاده آغاز شد. یک سری افراد برای آزمایش بر روی رفتارشان در دهکده ایی که هیچ راه خروج ندارد دزدیده می شوند. ناظرانی نیز با استفاده از دوربین هایی که در سرتاسر دهکده کار گذشته شده است، رفتار آنها را زیر نظر می گیرند. این سریال نقاط ضعفی دارد. امیدوارم در فصل دوم، نقاط ضعف با تکیه بر تجربه ی Christopher McQuarrie حل شوند و شاهد یک مجموعه ی کامل و عالی باشیم.
Haven: این سریال بر اساس رمان آقای استیون کینگ ساخته شده است. رمان های مشهور ایشان خوراکی برای فیلم سازان شناخته شده ایی مانند استندلی کوبریک (درخشش) و فرانک دارابونت (رهایی از شائوشنگ، مسیر سبز و مه) بوده است. سریال Haven اما خوب ساخته نشده است. تماشای یک قسمت کافی بود تا پرونده ی این مجموعه تلویزیونی را ببندم.

خون حقیقی
: انصافا سریال موفقی بوده است. برنده ی گلدن گلوب و ۱۱ جایزه ی دیگر شده است. قسمت به قسمت بهتر پیش می رود. تا آخرین قسمت پخش شده، ۲۹ اوت، این سریال توانست تعداد بینندگان خودش را تقریبا ۵ برابر کند. خون حقیقی لایق یک پست کامل است. اما از آنجایی که قسمت های زیادی از آن را ندیده ام، تا آن موقع بایستی صبر پیشه کنید!
اسپارتاکوس: خون و شن
اسپارتاکوس درباره ی انقلاب علیه برده داران جمهوری روم است. در این سریال، اسپارتاکوس فردی متفکر و تنومند به بیننده شناسانده می شود که لحظه به لحظه به این نتیجه نزدیک می شود که تنها راه برای آزادی، قیام علیه برده داران است. برده دارانی که از هیچ نیرنگی برای کسب درآمد از اسپارتاکوس و سایر گلادیتورها دریغ نمی کردند.
این سریال با جلوه های ویژه فراوان همراه شده است که کیفیت این مجموعه تلویزیونی را دو چندان کرده است. اسپارتاکوس: خون و شن از شبکه ایی خصوصی به نام استارز نیوزلند پخش می شود که توانسته در جذب بیننده برای این شبکه نیز موفق عمل کند.
نکته ی بسیار جالب که احتمالا در فصل دوم بیشتر درباره ی آن خواهیم دید این است که سنای روم فردی به نام کراسوس را برای سرکوب این قیام مامور می کند. سال ها بعد اتفاقات جالبی برای او رخ خواهد داد که پایین تر خواهید خواند…

روم:
سریال روم انتخاب بسیار مناسبی است. داستان درباره ی ژولیوس سزار و دیکتاتوری ماهرانه ی وی است. پخش این سریال به پایان رسیده است.
کراسوس (که بالاتر به آن اشاره شد) به همراه پومپه و ژولیوس سزار حکومتی به نام حکومت سه نفره (تریوم ویر) راه می اندازند. ژولیوس سزار، غرب و شمال اروپا را در اختیار خود می گیرد، پومپه نیز مرکز را تحت سلطه خود در می آورد و کراسوس نیز در مشرق زمین حضور می یابد. کراسوس، در افکارش تسخیر ایران و هند و تجدید افتخارات اسکندر را به همراه ۶۰ هزار نفر از لژیون هایش می پروراند. او جنگی را به همین منظور راه می اندازد اما کراسوس در این جنگ (جنگ حران) به همراه دیگر نیروهای کمکی که ژولیوس سزار برای او فرستاده بود از نیروهای ایرانی تحت فرماندهی سورنا شکست می خورد و خودش به همراه پسرش در این جنگ کشته می شوند.
داستان مجموعه تلویزیونی روم در واقع از این لحظه به بعد شروع می شود. اختلافات بین دو یار باقی مانده یعنی پومپه و ژولیوس سزار اوج می گیرد و دیکتاتوری بر جمهوری منحط شده سایه می افکند.
حاشیه درباره اسپارتاکوس: چندی پیش خبر می رسد که بازیگر نقش اول سریال اسپارتاکوس: خون و شن (پوستر بالا)، Andy Whitfield، که واقعا زیبا بازی می کند، مبتلا به سرطان “لنفوم غیر هاجکین” شده است (از همان نوع بیماری آقای سی هال!) که خوشبختانه مشکل ایشان برطرف می شود.
پ.ن: خوشحال می شوم که اگر سریال خوبی می شناسید، در قسمت نظرات معرفی کنید.




ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات:

نظر خود را درکادر زیر بیان نمائید